زبان
زبان مردم سنندج كُردي به لهجه سوراني اردلاني ميباشد.[۱۹] در گذشته ارمنيها نيز در اين شهر زندگي ميكردند اما با گذشت زمان از سنندج مهاجرت كردند
برچسب: ،
ادامه مطلب
زبان مردم سنندج كُردي به لهجه سوراني اردلاني ميباشد.[۱۹] در گذشته ارمنيها نيز در اين شهر زندگي ميكردند اما با گذشت زمان از سنندج مهاجرت كردند
شهر سنندج مقر طوايفي از كردهاي اردلان، (غميني) احمدزينل، قاريمرادي، قمرتوزهاي، چهاردولي، خرات، دوم (گيوهكش)، سورسوري، شيخاسماعيل، قادر مريويسي، كوسن رزين (كفش رزين)، گرگداي، گوران و هلاج بودهاست.[۱۶] ساكنان سنندج، كرد زبان هستند كه به لهجه اردلاني از گويش سوراني تكلم ميكنند.[نيازمند منبع] لهجه رايج كردي در استان كردستان لهجه اردلاني نام دارد كه در سنندج و شهرهاي اطراف رايج است اما مكرياني لهجهاي است كه در شهرستانهاي پيرانشهر و مهاباد (مكريان) رايج است دين مردم سنندج اسلام و اكثريت آنها پيرو مذهب تسنن از شاخه شافعي ميباشند، درصدي نيز پيرو مذهب تشيع هستند. اقليتهاي مسيحي (كاتوليك) و كليمي نيز وجود دارند كه طي چند سال گذشته از كشور مهاجرت كردهاند. مدارس آليانس در سال ۱۳۱۶ هجري قمري در سنندج مانند شهرهاي همدان، اصفهان، شيراز و كرمانشاه كه بيشترين تعداد يهوديان را داشتند، تأسيس شدند.[۱۷] يك محله كامل براي يهوديان وجود داشته و قسمت اعظم تجارت منطقه را در دست داشتند. در زمانهاي قديم، ۳ يا ۴ كنيسه وجود داشت ولي هم اكنون دو كنيسه فعال است. يك كنيسه قديمي هم در سنندج وجود دارد كه در حدود ۱۵۰ سال قدمت دارد. در كنيسه سنندج، ميتوان قديميترين نُسَخِ سفر تورات را يافت، كه نابترين پوست آهو را دارا است و جوهر آن از جوهر چيني است. شغل يهوديان قديمي در سنندج، پارچهفروشي و خرازي بوده است. همچنين، بعضي از بناهاي قديمي سنندج، كار يهوديان قديمي سنندج است.
آب و هواي شهر سنندج سرد و نيمهخشك است. در فصل بهار و تابستان هواي معتدل دارد. متوسط دماي سنندج در بهار ۱۵٬۲۰، در تابستان ۲۵٬۲۰، در پاييز ۱۰٫۴۰ و در زمستان ۱٫۶۰ درجهٔ سانتيگراد است. حداكثر دما در تير حدود °۴۴ و حداقل آن در بهمن، °۱۳٫۵- درجهٔ سانتيگراد است. بارندگي سالانه به طور متوسط ۳٬۴۹۷ ميليمتر بوده و حداكثر روزانه، ۶۱ ميليمتر است.
مختصات جغرافيايي سنندج در موقعيت ۱۴ درجه و ۳۵ دقيقه عرض شمالي و ۴۶ درجه طول شرقي از نصف النهار گرينويچ قرار دارد و ارتفاع آن از سطح دريا بين ۱۴۵۰ تا ۱۵۳۸ متر در نقاط مختلف شهر متغير است.
سنندج، مركز استان كردستان با مساحت ۶/۳۶۸۸ هكتار در غرب ايران و در بخش جنوبي استان كردستان قرار دارد.
شهر سنندج از نظر طبيعي محصور بين تپههايي در يك جام فضائي قرار گرفتهاست به طوري كه كوهها و تپههاي (آبيدر، كوچكه رش و توس نوذر (توس نوذر يك تپه كوچك در حاشيه شهر است)) كه ادامه سلسله جبال زاگرس هستند در اطراف اين شهر كشيده شدهاند؛ و در پارهاي از نقاط از جمله جنوب غربي و شمال شرقي رشد و گسترش شهر را محدود كردهاند. بخشهاي زيادي از شهر سنندج برروي تپههايي واقع شده. وضعيت توپوگرافي شهر و كوههاي اطراف آن باعث گرديدهاست كه شهر به صورت طبيعي در يك دره نسبتاً مسطح محصور گردد و قطعاً شكل گيري در جهات ديگري گسترش پيدا كردهاست و همچنين شكل گيري شبكه معابر و خيابانهاي اصلي و فرعي، كوچهها و محلات بر حسب شيب زمين بوده و حتي بيشتر قسمتهاي شهر، ساختمانها به صورت پله بندي و تراس بندي استقرار يافته و غير از محلات نو ساز (چون اكثر شهركهاي تازه ساخت اطراف شهر) اغلب كوچهها باريك و پر پيچ و خم و پلهاي ميباشند. رود قشلاق به طول ۹۵ كيلومتر از سه كيلومتري مشرق سنندج عبور ميكند. امروزه حجم آب دهي رود قشلاق به دليل گسترش و توسعه فيزيكي شهر و كمبود بارش به شدت پايين آمدهاست. رود هميشگي قشلاق از كوههاي شمال خاوري سنندج سرچشمه گرفته و از سه كيلومتري خاور سنندج ميگذرد و به گاو رود مي پيوند. از كوههاي سنندج ميتوان به كوه آبيدر، كوچسار، شيخ معروف، مسجد ميرزا، ملاكاوو، چرخ لان و سراج الدين اشاره كرد. فاصله شهر سنندج تا تهران ۵۱۲ كيلومتر ميباشد همچنين از طريق مريوان ۱۴۰ كيلومتر با خط مرزي نيز فاصله دارد.
پس از انهدام قلعه حسنآباد، در سال ۱۰۴۶ هجري قمري در زمان حكومت شاه صفي، سليمانخان اردلان پسر تيمورخان اردلان از بستگان مورد اعتماد شاه صفي به كردستان آمد، مركز ايالت كردستان را از حسنآباد به سنندج انتقال داد و شهر سنندج را در محل روستاي سينه پي نهاد و دژ حكومتي را بر بالاي تپهاي به بلنداي ۲۰ متر در كنار روستاي سينه (كه امروزه به باشگاه افسران معروف است) را ساخت و در بيرون و پيرامون دژ؛ خانه، گرمابه و بازار و مسجدي ساخت و يك رشته كاريز نيز در دشت «سرنوي» پي نهاد و آب آن را به شهر و ميان قلعه آورد. دژي را كه «سليمان خان» بنا نهاد «سنه دژ» ناميد كه بر اثر گذشت زمان و تلفظهاي گوناگون به «سنه دج» و سپس «سنندج» دگرگون شد. بناي اصلي آن از زمان خسروخان اول تا امانالله خان اول طول كشيد. حسنعلي خان اردلان، والي سنندج در سال ۱۱۱۶ هجري قمري درميان قلعهٔ حكومتي چند تالار و عمارت بنيان ميكند و سپس مسجد و مدرسهاي بزرگ در شهر سنندج بر پا ميكند كه دو منار بلند داشتهاست. اين دو منار يك صد سال پا بر جا بود كه در زمان «امانالله خان اردلان» والي كردستان كه مردي سخت مذهبي و تندرو بود از جاي درآمد و به جاي آن مسجد و دو منار و باغي به نام فردوس ساخت.
«امانالله خان» قلعهٔ حكومتي را گسترش ميدهد و تالاري بزرگ در آن ميسازد و كف آنرا به گونهٔ اي نيمه شفاف مفروش ميكند. سپس تالار ديگري ميسازد و تصوير پادشاهان بزرگ جهان همچون ناپلئون، امپراتور فرانسه و الكساندر تزار روسيه و چند تصوير از جنگهاي بزرگ و نامدار را بر ديوار نقاشي ميكند. در دورهٔ رضاخان يادمانهاي با ارزش دژ به دست «علي محمد بني آدمي» ملقب به شريف الدوله از بين رفت. حوض مرمريني كه از سنگ يشم در دورهٔ «امانالله خان اردلان» ساخته شده و در دژ به كار رفته بود به تهران فرستاده شد و در كاخهاي رضا خان به كار رفت. اين دژ از نوع دژهاي كاخهاي حكومتي بود همچنين به دليل اينكه در كوهستان ساخته شده بود به دژهاي كوهستاني شبيه بود. اين بنا كه به دورهٔ صفوي بازميگردد داراي ويژگيهاي شيوهٔ اصفهاني ميباشد. براي حفاظت از قلعهٔ حكومتي و منازل خوانين و حكام، ديواري بر گرد قلعه كشيده شد و ۴ دروازه به نامهاي قلعه چوارلان (رو به غرب)، سرتپوله (رو به شمال)، عبدالعظيم (رو به قبله) آقا رحيم (رو به شرق) ساخته شد. اين ديوار به همراه ۴ دروازه محلهٔ ميانقلعه را تشكيل ميداد.
منطقه سنندج مدت چهار قرن تحت حكومت حكام موروثي خاندان اردلان بود كه نسبت خود را به ساسانيان ميرسانيدند. خانواده اردلان، به جز يك وقفه كوتاه، در سراسر دوره صفوي قدرت را در دست داشتند. در دوره زنديان سنندج نيز به تسخير حكومت زنديه درآمد.
پس از يك دوره هرج و مرج و جنگ كه به تخريب سنندج انجاميد، «خسروخان اردلان» (مقلب به كبير) در سالهاي ۱۱۶۸ تا ۱۲۱۴ هجري قمري در سنندج مستقر شد. آقا محمد خان قاجار، به پاداش، حكومت سنقر (كليايي) را به او داد. از سال ۱۲۱۴ تا ۱۲۴۰ هجري قمري «امانالله خان اردلان» (كبير) پسر «خسروخان» در سنندج حكومت كرد كه در اين مدت اصلاحات زيادي براي آباداني و عمران شهر سنندج به عمل آمد. امانالله خان كبير، پسري به نام «خسروخان ناكام» (ناكام، چون جوان مرگ شد. تولد ۱۲۰۵، وفات ۱۲۴۰) داشت. او به خاطر توانايي اش در سواد و ادبيات، مشهور و زبانزد بود. پس از او در زمان پسرش «رضا قلي»، جنگ و منازعات ميان خانواده اردلان گسترش پيدا كرد. برادر او «امانالله» (معروف به غلامشاه خان) در سال ۱۲۶۵ تا ۱۲۸۴ حكومت كرد كه آخرين وارث حكومت اردلانها در كردستان بود.
سنه پيش از سال ۱۰۴۶ هجري قمري روستاي كوچكي بود كه طايفهاي به نام زرين كفش درآنجا به زندگي ميپرداختند. تاريخ نگاران نياي اين خاندان را كه به لهجهٔ كردي «كوش زرين» گفته ميشود را به طوس نوذرپهلوان نامدار شاهنامه نسبت ميدهند. زرين كفشها داراي كلوت (كلاه) و شلايي (پارچه ايي سياه كه به گونهٔ اي ويژه به دور كلاه پيچيده ميشد) بودند و كفشهاي گلابتوندوزي شده به پا ميكردند كه نشان شاهزادگي بوده، كه به دليل پوشيدن همين كفشها به زرين كفشها نامزد شدند.
ميدان پهلوي (انقلاب كنوني) در سال ۱۳۳۸ خورشيدي.
شهر سنندج تقريباً در نيمهٔ اول قرن يازدهم بنا شدهاست و به همين دليل، جغرافينويسان بعد از اسلام از اين شهر ذكري نكردهاند گرچه اين شهر نوبنياد است، اما چند گور بيش از نهصد ساله در قبرستان شيخان و وجود مدفن امامزاده پيرمحمد، و مدفن هاجره خاتون، در اين شهر، همگي دليل بر قدمت تاريخي آن است.
شهر سنندج مقر طوايفي از كردهاي اردلان، احمدزينل، تاريمرادي، قمرتوزهاي، چهاردولي، خرات، دوم (گيوهكش)، سورسوري، شيخاسماعيل، قادر مريويسي، كوش زرين (كفش زرين)، گرگداي، گوران و هلاج (حلاج) بودهاست.[۱] (محمد مردوخ كردستاني، تاريخ مردوخ، چاپخانه ارتش ۱۳۵۴، ج ۱، ص ۷۶–۱۱۶).
در سالهاي ۱۳۰۰ تا ۱۳۲۰ شهر سنندج اهميت خودرا در مقام حاكم نشين منطقه از دست ميداد. با روي كار آمدن رضاشاه حكومت مركزي توانست تا اندازهاي امنيت را در سر تا سر ايران تأمين نمايد. در اين زمان سنندج بخشي از استان پنجم (استان كرمانشاهان بود). در سال ۱۳۳۷ استان پنجم تقسيم شد به استان كردستان و استان كرمانشاهان و سنندج به عنوان مركز سياسي و اداري استان كردستان، مهمترين و بزرگترين شهر استان جديد التاسيس كردستان بود.
از پيدايش و بناي شهر سنندج زمان زيادي نميگذرد. در سال ۱۰۴۶هجري قمري سليمان خان اردلان به انگيزه نظامي و ايجاد مركزيت سياسي براي حكومت، هسته اوليه سنندج را برروي تپهاي در كنار روستاي «سينه» بنا نهاد. اين شهر تا سال ۱۳۴۰ داراي حالتي از شهرنشيني ايستا و طبيعي بودهاست؛ ولي از اين دوره به بعد شهر از حالت ايستايي شهرنشيني خارج شده و وارد مرحله شهرنشيني سريع ميشود.[۱۵]
به طوري كه از اين دوره تا سال ۱۳۵۷، رشد كالبدي شهر معادل دوره ۳۵۰ ساله تاريخ شهر بوده و جمعيت آن نيز دو برابر گرديدهاست. از سال ۱۳۴۵ به بعد بيش از ۸۰۰ هكتار از زمينهاي كشاورزي روستاهاي حاجيآباد، عباسآباد، شريفآباد، كميز، فرجه، كاني كوزله، قراديان، چهارباغ، قطارچيان و دگايران به محدوده شهري ملحق شدهاند، ضمن آنكه اراضي كشاورزي روستاهاي گريزه، نايسر، دوشان، حسنآباد، خانقاه و قشلاق هم مورد هجوم واقع شده يا تغيير كاربري داده شدهاند
شهر سنندج را به علت واقع شدن در دامنهٔ كوه، در قديم سنه ميخواندند و چون قلعه آن از لحاظ نظامي اهميت زيادي داشته، آن را سنهدژ (قلعهاي در پاي كوه) ميناميدند كه كمكم به سنندج بدل شد. ژاك دمورگان كه در اواخر سلطنت ناصرالدينشاه به ايران آمده، همه جا از اين شهر با نام سنه ياد كردهاست[۱۴]
سنندج (سنه يا سنهدژ) كه از شهرهاي كهن و مقدس است به آيين مهر و زردشت در اين بخش ايران بازميگردد. ارتباط اين شهر و نواحي مجاور آن با اساطير پهلواني آريايي از اهميت و قدمت اين شهر حكايت ميكند. شهر جديد سنندج در دوره صفوي و در روزگار شاهصفي در سال ۱۰۴۶ هجري قمري توسط سليمانخان اردلان پايهگذاري شد. نام سنه به احتمال زياد از ريشه اوستايي گرفته شده است. تا قبل از دوره قاجار ازاين شهر به عنوان سنه ياد ميشده است اما بعد از اين دوره به سنندج تغيير نام پيدا كرد.
سَنَندَج دربارهٔ اين پرونده تلفظ راهنما·اطلاعات (به كردي: سِنَه، كورسان[۱۱])، دومين شهر بزرگ كرد نشين و بيست و سومين شهر بزرگ ايران، مركز استان كردستان در غرب ايران است. نام سنندج دگرگون شدهٔ سنهدژ است و سنه دژ نيز دگرگون شده نام سينه دژاست و به اين علت اين نام را انتخاب كردند زيرا در وسط و مركز يا سينه دژ (كوه)هاي آبيدر و رشته كوه زاگرس است. شهرسنندج به شهر هزارتپه معروف است و همچنين به سنندج شهر مساجد نيز مي گويند. زبان مردم، كردي سوراني اردلاني[نيازمند منبع] است كه پس از گذشت زمان تغييراتي در سخن گفتن و لهجه ساكنان آن منطقه ايجاد شده است. سنندج در ارتفاع ۱٬۴۵۰ تا ۱٬۵۳۸ متري از سطح دريا و در منطقهٔ كوهستاني زاگرس واقع شده و آب و هواي سرد و نيمهخشك دارد. اين شهر از سمت غرب به كوه آبيدر، از سمت شمال به كوه شيخ معروف، از سمت جنوب به كوه سراج الدين، محدود شدهاست و در منطقهاي به وسعت ۶/۳۶۸۸ هكتار گسترده شدهاست.[۱۲] جمعيت اين شهر بر پايه سرشماري عمومي نفوس و مسكن سال۱۳۹۵، برابر با ۴۱۴٫۰۶۹نفر است.
سنندج به لحاظ موقعيت جغرافيايي و فعاليتهاي شهرسازي عصر صفوي و قاجار، از بافت شهري سنتي با ارزشي برخوردار است كه بناهاي مسكوني و عامالمنفعه متعددي مانند حمام، مساجد و بازار در آن باقيماندهاست؛ و داراي محدودهٔ بافت تاريخي فرهنگي با وسعتي معادل ۱۱۲ هكتار است